آری

آری، زندگی را بنگار، به نگاری، زندگی را بنما، به نمایی زندگی را بسرا، من سلام، تو سرود، بر سرود تو سلام بر سرود من درود

Sunday, September 24, 2006

امروز، بابک و محمد و علی و من ساعت 6 اینها بود که سر ناهار داشتیم حرف می زدیم،
از خیلی چیزها صحبت شد و هیچ کدام از حرفها با هم مطلقا یکی نبود که جاهایی هم مطلقا با هم مخالف بود، ولی خیلی جاها این حس -حداقل به من- دست داد که فکر همه مان یکیست! هر دفعه که خواستم تفاوتهای حرفهامان را در بحث ریشه یابی کنم به یک ذهنیت مشترک رسیدم، ولی هر کس درباره این ذهنیت مشترک یک طور صحبت کرد که با هیچ حرف دیگری مطابقت نداشت. نمی دانم این را باید بگذارم به حساب ضعف زبان یا لجبازی یا نمی دانم چی!
اما هر چه هست چیزی که خیلی آزارم می دهد این است که عملهایمان بر طبق همین حرفهایمان هست و نه آن ذهنیت مشترک، چه اگر این طور نبود همه جا گل و بلبل می شد.

راستی هیچ فکر کرده ای که چقدر ظلم می کنی به نزدیکی 0.49 و 0.50 وقتی گردشان می کنی به این امید که ساده ترشان کنی؟

البته این هم هست ، چیزی که زیاده توجیه.


حادثه در نیویورک یا همان شماره ی شانس اسلیون فیلم قشنگیست که اگر انرا دالبی و روی پرده بخواهید سانسور خواهد داشت.

3 Comments:

Anonymous Anonymous said...

So, what's new?

Sunday, September 24, 2006 1:36:00 AM  
Anonymous Anonymous said...

So, who wants to have a dialogue?

Sunday, September 24, 2006 1:37:00 AM  
Anonymous Anonymous said...

akhe midoni ghazie chie ?
harf zadan asoone , to harf hame khubim . vaghte amal sakhte !!!

dar morede film ham , inke vaghean khube !!! vali gorosnegie on vaghte shab , adamo DEFEAT miokone :))

rasty age tonesty on ketabe HAME MIMIRAND ro baram biar farda !!!


c u sare kelase MP !!!

Sunday, September 24, 2006 1:39:00 AM  

Post a Comment

<< Home