آری

آری، زندگی را بنگار، به نگاری، زندگی را بنما، به نمایی زندگی را بسرا، من سلام، تو سرود، بر سرود تو سلام بر سرود من درود

Wednesday, November 15, 2006

از پریروز اومده،
سرما؛ با سوز اومده،

شب رو به روز اورده،
آب چشا رو برده،

به دلم بد اورده،
سرم به درد اورده،

نکنه دلم یخ زده،
شکسته؛ بعد؛ شکسته بند نخ زده،

نکنه سرش وا بشه،
آب بشه، رسوا بشه،

هو هو هو سرما برو
دست از سر ما بردا برو

ها ها ها گرما بیا
بی اگر و اما بیا

...

کاشکی ابرا بره، آسمونم صاف بشه
دوباره باز گرم بشه، آفتاف بشه

گرمای من کجایی نگو که دیر میایی،
فال که زدم، گفته بهم آب بزنم به راهت،
باغو بدم مژده از بوی روی ماهت،

خورشید خانوم سر بالا کن،
چاره قندیل دل ما حالا کن،

دیر میشه ها فردا بشه،
فرداهه پس فردا میشه،

دیر میشه ها فردا بشه،
بند از دلم جدا میشه

باز بم میگه همه چی آسه آسه
هذیون دیگه بسه

جون خدا حرفام راسه راسه
س س سرده اتسه

3 Comments:

Anonymous Anonymous said...

eyval daare!

Wednesday, November 15, 2006 8:56:00 AM  
Anonymous Anonymous said...

donya ya sardiye ya garmi. khoda kone az hichkodum halemun be ham nakhore!

Wednesday, November 15, 2006 10:03:00 AM  
Anonymous Anonymous said...

کی به تو گفته شعر بگی؟

Friday, November 24, 2006 11:25:00 AM  

Post a Comment

<< Home