آری

آری، زندگی را بنگار، به نگاری، زندگی را بنما، به نمایی زندگی را بسرا، من سلام، تو سرود، بر سرود تو سلام بر سرود من درود

Saturday, January 06, 2007

بی ربط؛ فرار؟!

دنیا دو قسمت بود، من این طرف و تو آن طرف،
خطی دو طرف را از هم جدا می کرد، هر کسی در طرف خودش برای خودش زندگی ای داشت.
یادم می اید روزهای اول برای هم دست تکان می دادیم
بعدا کم کم به خط نزدیکتر شدیم تا همدیگر را از نزدیکتر ببینیم، هیجان داشت این آشنایی،
فکرش را بکن دو نفر از دو دنیای متفاوت، چقدر می تواند این نزدیکی جذاب باشد،
کمی بعد کارمان شده بود روزها در طرف خودمان مشغول فعالیت می شدیم فقط به این انگیزه که شبها کنار خط من این طرف تو آن طرف دست هم را بگیریم، من از روزم این طرف بگویم و تو از روزت آن طرف.

بعدها آن قدر این حس کنجکاوی بالا رفت که خواستیم از خطها فراتر رویم، دلهره ای همانند کودکی ای که رنگ نقاشی اش از شکل زده بیرون به ما دست داد بود، ولی جرات کردیم، من به تو نگاه کردم و تو به من و طرفهای مقابلمان
برق در چشمانمان بود وقتی پایمان را در آن طرف می گذاشتم،
...
آن قدر کنجکاو بودیم، که فکر همه جایش را نکرده بودیم،
من در طرف تو در زمین فرو رفتم و تو در طرف من به هوا رفتی، خواستیم برگردیم، من گیر کرده بودم و تو تکیه گاهی نداشتی،

شاید متعلق به هم بودیم ولی نه متعلق به دنیای هم.
----


3 Comments:

Blogger BobXi said...

khoshhalam ke avalin nafariam ke mikhunamesh !!!
on kessi ke rooze aval donya ro 2 ghesmat karde, adame badi bode !!! na to taghsiri dary na ...

Sunday, January 07, 2007 1:55:00 AM  
Blogger مهدی ناصری said...

هیچ دایره ای تو این دنیا نکشیدن که دو نفر بتونن با هم رو زمین بشینن و به هوا نگاه کنن.
انگار این قانون زیمنه که یک خط بین دو دنیا که شوق به هم پیوستن دارن همیشه وجود داشته باشه.

Sunday, January 07, 2007 4:56:00 PM  
Anonymous Anonymous said...

چرا بهداشت و رعایت نکردین؟
حالا بچه رو چی کار می کنین؟

Friday, January 12, 2007 3:07:00 AM  

Post a Comment

<< Home