آری

آری، زندگی را بنگار، به نگاری، زندگی را بنما، به نمایی زندگی را بسرا، من سلام، تو سرود، بر سرود تو سلام بر سرود من درود

Friday, October 05, 2007

یه روزی میاد که نمی دونیم کی هستیم

شبها وقتی سرت روی بالش است و هیچ صدایی نیست و نوری و خوابت هم نمی برد، رفتگر محله که شروع به پاک کردن محله می کند، صدای جارویش نمی دانی چه آرامشی میدهد.
انگار دارد تک تک دانه های تاریک دلم را جارو می کند.

...

فقط ای کاش می دانست در مقابل این آرامشی که به من -وشاید دیگران- میدهد تمیز کردن کوچه کوچکترین است.


4 Comments:

Anonymous Anonymous said...

حرف ها دارم

با تو اي مرغي كه مي خواني نهان از چشم

و زمان را با صدايت مي گشايي !

***

چه ترا دردي است

كز نهان خلوت خود مي زني آوا

و نشاط زندگي را از كف من مي ربايي ؟

در كجا هستي نهان اي مرغ !

زير تور سبزه هاي تر

يا درون شاخه هاي شوق ؟

مي پري از روي چشم سبز يك مرداب

يا كه مي شويي كنار چشمه ادراك بال و پر؟

هر كجا هستي، بگو با من .

روي جاده نقش پايي نيست از دشمن .

آفتابي شو !

رعد ديگر پا نمي كوبد به بام ابر.

مار برق از لانه اش بيرون نمي آيد .

و نمي غلتد دگر زنجير طوفان بر تن صحرا .

Friday, October 05, 2007 11:38:00 AM  
Anonymous Anonymous said...

آقا یه فضولی. این کامنت بابک چه ربطی داشت من که نفهمیدم؟؟ :دی
اما در مورد پستت ، فقط میتونم بگم کارشون درسته

Sunday, October 07, 2007 12:07:00 AM  
Blogger BobXi said...

ربطش ميدونی چيه مرشد؟
منم اين حس حسينو دارم، حتا يه بار توي کوچشون اين صدارو با هم گوش داديم(چقدر رمانتيک :-&)
ولی حالا از شوخی گذشته، به نظر من، ما آدما ذات مون شاده، اين روزمرگی هست که مارو ناراحت ميکنه، بعدش شروع ميکنيم توي دنيای بيرون، دنبال عامل خوشحالی گشتن، يا چيزی پيدا نميکنيم، يا اگرهم پيدا ميکنيم، سطحی و زودگذره، براي همين زودم ازش دل مي کنيم و بازم اينو نمي فهميم که شادی بايد درون خودمون باشه!
اين صداها، ما رو به درون خودمون ميبره، براي همين يه حس خوب بهمون دست ميده، اين البته نظر منه و خيلی هم معتبر نيست!

اين شعر سهراب، يه جوری خود آدمارو صدا ميکنه، و ميخواد که به خودش بگه که کجايی؟ يه چند وقتيه خودمو نديدم! براي همين حس کردم که به جای نوشتن، اين شعر سهرابو بنويسم!

Thursday, October 11, 2007 3:30:00 AM  
Blogger میلاد said...

best post evaaar!!!

Sunday, December 07, 2008 1:26:00 PM  

Post a Comment

<< Home